یهویی ...

ساخت وبلاگ
هشتم اردیبهشت ۱۴۰۳ | 0 | "برگي از دفتر چه ي نادی آغاز " - معلم ها همیشه کت و شلوارهای رنگ و رو رفته ندارند یا برای جلسه بعد یک عالمه تکلیف نمی گویند معلم ها می توانند تخته سیاه نداشته باشند می توانند یک کتاب زیر بغلشان نگیرند می توانند چشم های گود افتاده نداشته باشند می توانند نگران حقوق عقب افتاده شان نباشند معلم ها بعضی وقت ها دست های چروکیده دارند موهای سفید و کم پشت روی سرشان است و تو را با اسم کوچکت صدا می زنند و نام خانوادگی شان همانند نام توست پدرم بزرگ ترین معلم زندگی من دستانت را می بوسم و روزت را تبریک می گویند یادت نرود من نبودنت را هرگز نخواهم دید … یهویی ......ادامه مطلب
ما را در سایت یهویی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghpishe بازدید : 3 تاريخ : چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403 ساعت: 11:40

هشتم اردیبهشت ۱۴۰۳ | 1 | "برگي از دفتر چه ي نادی آغاز " - این که من آدم های زیادی را دوست ندارم اصلا چیز خوبی نیست مثل این می ماند که تمام داراییت را بگذاری تا یک چیزی بخری برای آینده به دردت بخورد رشد کند و تو را به همه آنچه که می خواهی برساند آدم وقتی فقط یک نفر را خیلی دوست دارد مخصوصا اگر اسمش لیلا باشدزندگی اش را ریسک میکند هر روز بهش زنگ میزند هر لحظه حالش را می پرسد هر ثانیه نگرانش است تا فرداها محکم بغلش کند و پیش خودش بگوید: آه من همانی شدم که باید! اما پشت دیوار یک عالمه آدم دندان تیز کرده اند تا همه ات را هیچ کنند فقط یک نفر را خیلی دوست داشتناصلا چیز خوبی نیست یهویی ......ادامه مطلب
ما را در سایت یهویی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghpishe بازدید : 4 تاريخ : چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403 ساعت: 11:40

بیست و پنجم دی ۱۴۰۱ | 11 | "برگي از دفتر چه ي نادی آغاز " - من تو را دوست دارمآدم خوب است که با دوست داشتن شروع کندمثل من که از روز اول دوست داشتنت را آغاز کردممهم نبود که آخرش چه می شوداینکه یک روزهایی تا سر حد مرگ از نبودنت غصه می خورماینکه تو باورم نخواهی کرداین که من عاشقانه می خواهمت و تو انگار نمیفهمیمن انگار یاد گرفته ام باید دوستت داشته باشمدوست داشتن تو مثل راه رفتن برای یک بچه استغریزی وار می توان عاشق تو شدبدون آنکه ادم متوجه شود تک تک سلول های ادم وابسته تو می شوندمن این جور دوست داشتن را هرگز یاد نگرفته بودماصلا یک جورهایی مثل قمار بازی می ماندهمه زندگیت را می دهی تا برنده شویداشتن تو بزرگترین برد زندگی من استدستانت را به من بدهچشمانت را به خوابنفس های عمیقت را به بیرون بسپارو تمامت را به من بسپارتا که بفهمیمن برای تو هیچ کم نخواهم گذاشتچرا کهمن تو را دوست دارمبا دوست داشتنت شروع کردمو با دوست داشتنت تمام !برای لیلا یهویی ......ادامه مطلب
ما را در سایت یهویی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghpishe بازدید : 37 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 15:01

 زندگی بعد از تو  را اگر بخواهم توصیف کنم نمیدانم حال مادری که تنها پسرش را در جنگ از دست می دهد دقیقا چگونه است یا سربازی که وقتی بر می گردد و عشقش را در اغوش یکی دیگر می بیند چه حسی دارد نمی دانم رو یهویی ......ادامه مطلب
ما را در سایت یهویی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghpishe بازدید : 64 تاريخ : جمعه 2 اسفند 1398 ساعت: 9:51

خورشيد رفت 

زمين لرزيد 

گسل ها را بيهوده مواخذه نكنيد ... 

 

 

یهویی ......
ما را در سایت یهویی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghpishe بازدید : 93 تاريخ : يکشنبه 25 فروردين 1398 ساعت: 1:30

مي بيني ؟ 

چقد پير شده ام ؟ 

از اولين مطلبي كه اينجا نوشتم حالا ١٤ سال ميگذرد 

بعضي بغض ها را نميتوان تفسير كرد 

مثلن الان اصلن نميفهمم چرا بايد بي دليل احساس خفگي كنم 

من كه الان همه چيز دارم 

همه چيزهايي كه يك سي ساله بايد داشته باشد 

بايد بيشتر فكر كنم 

دريابم دليل بغض هايم را ... 

یهویی ......
ما را در سایت یهویی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghpishe بازدید : 97 تاريخ : يکشنبه 25 فروردين 1398 ساعت: 1:30

خیلی بد است وقتی آدم تنهایی را به ترس با یکی بودن ترجیح دهد ، دلت می رود برای بعضی از نگاه ها ، ولی افسوس تو که نمی توانی عشقبازی کنی ، توی گلویت یک عالمه بغض قدیمی از خاطرات قدیمی تر جا خوش کرده اند ، بعد از آن ضربه های روحی مهلک تو که نمی توانی عاشق شوی اصلا فکر کن که عاشق شدی ... او هم عاشق شد ! یهویی ......ادامه مطلب
ما را در سایت یهویی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghpishe بازدید : 100 تاريخ : شنبه 24 تير 1396 ساعت: 2:28

خوابی که از خستگی به چشمانم نمی آید ، 

صدای نم نم بارانی که دوستش دارم ،

مرور خاطره های با تو بودن مان و حسرت روزهای قشنگ مان

و چند قطره اشک ... 

12 آبان 94

+ نوشته شده در  ساعت   توسط "برگي از دفتر چه ي نادی آغاز "  | 
یهویی ......
ما را در سایت یهویی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghpishe بازدید : 83 تاريخ : شنبه 24 تير 1396 ساعت: 2:28

یک چیزهایی توی زندگی آدم هست که قابل توضیح و تفسیر نیست ؛
نمی شود بیانشان کرد،نمی شود نوشتشان، نمی شود گفتشان ؛
فقط درون آدم شروع می شود و در درون آدم تمام می شود؛
و گاهی وقت ها هم تمام نمی شود و همینطور ادامه دارد و همراه آدم هست؛
تا وقتی که تمام شود ...

فروردین 95

+ نوشته شده در  ساعت   توسط "برگي از دفتر چه ي نادی آغاز "  | 
یهویی ......
ما را در سایت یهویی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghpishe بازدید : 77 تاريخ : شنبه 24 تير 1396 ساعت: 2:28

و من ...
همانم که از روح خود به قلم دمیدم و او را مخلوقی برای خویشتن ساختم ؛ پس هر آنچه مي نويسم ندايي است كه بندگانم به درگاهت تقديم مي نمايند ، خداي اين واژه ها نه قاسم است و نه جبار ؛ پس بخوان نداي آغاز پروردگارِ ارحم الراحمين را ... یهویی ......
ما را در سایت یهویی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghpishe بازدید : 109 تاريخ : شنبه 24 تير 1396 ساعت: 2:28